Emo scene girl
Emo scene girl

For Every body in Love


عذر خواهي...

سلام دوستاي گلم...

كامپيوترم آفه واسه همين نمينونم آپديت كنم...

 الانم تو كتابخونه عمومي نشستم دارم اينارو مينويسم...

مثل اينكه يه سوء تفاهم هم شده...حامد داداش من دوم ميخونه نه سوم...يعني منظورم آقاي هاشمزاده نيست...

خب دا...فعلا

پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

داداشم..

 

سلام به همه ....

آهای شمایی که اونجا قوز کردی نشستی داری این مطلبو میخونی....راست بشین...ببین من به فکرتم!!!

امروز دیگه کلا از امتحانا خلاص شدیم...آخرین امتحان ، تاریخ ، بود...صبح توی مفاد عهدنامه ها و قراردادها گم شده بودم...!!

راستش میخواستم یچیزی بگم...

مخاطبمم داداشمه...داداش حامدم!!

ببین داداشی من همیشه پای حرفی که میزنم هستم...

شاید بیشتر از 2 ماه نیست که تورو میشناسم ولی بخدا تورو عین داداش خونی خودم دوست دارم...تو داداش کوشولوی منی...بخاطر حرفام ناراحت نشو...هرچی باشه من ازت بزرگ ترم و تو باید به حرفام گوش کنی و از دستم ناراحت نشی......باشه داداشم؟؟؟؟؟؟فدااااااااااااااااات....

قابل توجه بعضیا..........مریم قبلی برگشته.......خیلی ها ایمیل میزنن که افسرده شدم و خیلی غمگینم و از اینجور چرت و پرت ها......عرضم به خدمت که......... نخیر بنده همون مریم سابقم........درسته شاید یکم حرفام بوی غم میداد ولی الان نه.....!!!

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

.................

 

از ســاخــتــار دنــیــا خــبــری نــدارم..
ولـــی.....
"مــــــــن"هــم دوســت داشــتــم دنــیــای کــســی بــاشــم!!!
 
  
 
نکه واقعا تو را دوست دارد به ساز آرام بودنت کفایت میکند و هرگز نمیخواهد رقاصه ی سازهایش باشی …
 
 
 
بعضی از آدما ” خـــــــــــــــــــوب نمی بینن ”
اما بدتر از اون اینه که:
بعضی دیگه ”
خوبـــــــــــــــــــــــی رو نمی بینن…
 
 
 
« اگه نتونم » مال وقتیه که راه دیگه ای هم باشه
وقتی هیچ راهی نیست
فقط باید بگی:
می تونم . .
 
 
 
ما نمانيم و عكس ما ماند
كار دنيا هميشه بر عكس است
 
 
 
سرمایی که بوده ام همیشه ،
 
بین خودمان بماند
 
سرمایی ترمیشوم وقتی که
 
پای آغوش تودرمیان باشد...
زمانی آرزویم بود
 
عزیزم بود
 
ولی حالا…
 
 
 
اما بازیچه اش نشو
 
مثل من
 
 
 
چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

هرچه...

 

چه از دست میرود بگذار برود ، چیزی که به التماس آلوده باشد را نمیخواهم ...!هرچه باشد ،حتی زندگی ...

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

(-_-) and (*_*)

مردم رابطشونو با دوستی معمولی شروع میکنن و آخرش به عشق و عاشقی میکشه...ولی از اون جایی که کارای من عجیب و غریبه ، شانسم هم عجیب و غریبه.... از عشق شروع شد و به دوستی معمولی ختم شد....!!!خودشم در عرض یه هفته...خیلی جالبه!!!

ولی من این دوستی معمولی رو به عشق ترجیح میدم....اصلا من کلا از اینجور کارا بدم میاد...نمیدونمم تو اون مدت...منظورم 6 ماه ، چطور شده بود....روزای آخرم هم دیگه....

خلاصه این یه هفته یکی از بهترین هفته و روزای عمرم بود که تو دفتر خاطراتم 9 صفحه رو به خودش اختصاص داده....!!!

خیلی خوشحالم که طعم یه عشق واقعی رو چشیدم...خودشم نه یه طرفه...اونم به عشقش اعتراف کرد...بنا به دلایلی مجبور شدیم که عشق رو بذاریم کنار و منطقی تر فک کنیم...الان عین دو تا دوست واقعی هستیم!!!

امتحانا هم که دارن تموم میشن...البته که من گذر زمان رو اصلا احساس نکردم....

به هرحال روز خوبی رو براتون آرزو میکنم....

پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

اعتراف...

واااااااااااااای چند روزه که تو آسمونا دارم سیر و سفر میکنم....اصلا باورم نمیشه.....

درضمن میخواستم از آقای متالیکا بابت کاری که برا من کردن تشکر کنم و یه اعتراف کنم...اون فقط یه بازی بود...یه دروغ اجباری بود که باید میگفتم....

آقای متالیکا اون شخصی که مد نظرم بود ، همونی نبود که شما بهش گفتین...

من چون قسم خورده بودم نگم کیه واسه همین مجبور شدم بنا به دلایلی به شما دروغ بگم...

ماجراش یکم قاطی پاتیه...من و یکی از صمیمی ترین دوستام که آبجی صیغه ای منه هر حرفی داشته باشیم بهمدیگه میگیم...من میخواستم بهش بگم کیه که یادم افتاد قسم خوردم که نگم...واسه همین بهش دروغ گفتم..و اون اولین و آخرین دروغی بود که بهش گفتم...برا واقعی جلوه دادنش هم باید این کارو میکردم و وقتی شما پرسیدین کیه فک کردم بهترین کار برا واقعی نشون دادنش اینه....

خلاصه معذرت میخوام!!!!

اون اتفاقا حقیقت داره و همه حرفام واقعیه اما نه برا اون شخصی که آقای متالیکا و اون فرد میدونن...!!!

یک شنبه 17 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

(+-+)

 

یه هفته ندوستم چطور گذشت...
از خدا میخوام همه اون کسایی که تو این یه مدت کوتاه که برام مث یه قرن گذشت پیشم بودن ،همشونو سالم و سلامت نگهداره...
خودشون بدون اینکه بدونن داشتن بهم کمک میکردن...
امشب من یکیو که وضعش از من خرابتر بود فک کنم بعد چند ماه کاری کردم که لبخند بزنه...
البته خودم پیشش نبودم ولی از طرز نوشتن پیام هاش فهمیدم...
اون شخص خیلی برام با ارزشه.....
فک نکنم اینجاها بیاد و به این وبلاگ سر بزنه...
ولی بازم از خدا عاجزانه خواهش میکنم باهاش همراه باشه...دیگه از این امتحانا ازش نگیره که طاقتشو نداره...
یبار یکی انقد مشکلاتش بهش فشار آورده بود که روزای آخر داشت کفر میگفت...
هرچی گفتم مانی بس کن خدا تورو خیلی دوس داره که این امتحانارو ازت میگیره...خدا میخواد زیاد باهاش حرف بزنی و کمک بخوای...ولی تو مخش فرو نرفت که نرفت...اون یه نابغه بود ولی قدرشو هیشکی ندونست...هرچی از کلش میگذشت زود به من میگفت و منم از حرفاش چیزی نمیفهمیدم...هنوزم E-mail هاشو راجع به طرح هاش دارم ولی هیچوقت نمیذارم کسی از روشون کپی کنه و بنام خودش ثبت کنه...
آخرشم پیام داد که مریم حلالم کن...اولش نمیفهمیدم منظورش چی بود ولی بعدا.....
مانی رفت...ولی اون مشکلات حل نشدن...
خیلی زود تصمیم گرفت...جوون بود یا بهتره بگم هنوز بچه بود....ولی فراز و نشیب های زندگیش دیگه طاقت فرسا شده بودن...درکش میکردم...شاید منم اگه جای اون بودم همون کارو میکردم...
به هر حال...
باید به بودن ها دیر عادت کرد و به نبودن ها زود...
آدم ها نبودن را بهتر بلدند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

Happy new year

 

Merry

christmas

سه شنبه 12 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

رابطه پسران قبل و بعد از ازدواج با دختران!

 

رابطه پسران قبل و بعد از ازدواج با دختران!
قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
 دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
 پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
 پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
 دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
 پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
 دختر: منو می‌بوسی؟
 پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
 دختر: منو می‌زنی؟
 پسر: دیوونه شدی؟ من همچین  آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
 پسر: بله.
 دختر: عزیزم!

 بعد از ازدواج
کاری نداره! از پایین به بالا بخون

دو شنبه 11 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

دل.....

 

دل دو حـرفی مـــن خیلی حـرف داره ....
خیلی!!!
 
 
 دلـــم بــرای خـــودم هــــمـــونی کــه قــبـلا بــودم تــنــــگــــ شــــده هــــمـــونی کــه هــنـــوز قــلــبــش نــشــ ـــکــسـتــه بــــــود
 
 
 
اسمش عشق است... نه علاقه... نه عادت...! حماقت محض است... دلتنگ کسی باشی..
 که دلش با تو نیست...!!!

دو شنبه 11 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

من ............

 

امشب من برای اولین بار شکستم...
وقتی خودمو تو آینه دیدم شکستم....
اون من بودم؟؟
همون دختر شیطون مامان؟؟همون دختر جیغ جیغوی بابا؟؟؟
یا همون دختری که عالم و آدم برا این که یه لحظه آروم بشینم سر جام جونشون به لبشون میرسید....
وقتی خودمو تو آینه دیدم، زیر چشام گود رفته بود....اصلا دیگه همون مریم نبودم....
نمیدونم چیشد که نتونستم جلوی اشک سمجی که توی چشمم بود رو بگیرم....نتونستم...
خیلی میترسم دوباره جلو آینه برم و همون قیافه رو ببینم....
مریمی که همیشه دنبال بازیگوشی و شیطنته دیگه نیست....
مریمی که همیشه یه لبخند روی لباش میشینه دیگه نیست....
نکنه داره اتفاقای رمان واقعا برا من اتفاق میفته؟؟؟!!
سوال نداره که وقتی از خدا از ته دلم خواستم که اون اتفاقا واقعا برام بیفته........!!!
فردا امتحان عربی دارم...هر لغت رو شاید بیشتر از ده بار میخونم ولی اصلا چیزی که میگم رو انگار نمیشنوم....!!
میرم صدبار بخونم تا شاید بار صدم بفهمم چی میگم....!!
به امید دیدار.....
اگه دیداری باشه.....
نمیدونم امشب چرا اینقد مزخرف شدم.....
اه................................لعنتی...................

شنبه 9 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

 

اس ام اس های ایرانسل در آینده ای نزدیک!
- مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،
علی کوچولو چه طوره؟
الهی ایرانسل قربونش بره.

 
- مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژداخل شبکه بشوید!

 
- مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟

 
- مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با ۲۰ لیتر بنزین جایزه !
با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!

 
- مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره.
یکی سیم کارت بخر
یکی ببر
یکی میارم در خونتون
یکی می دم به عموتون
یکی هم واسه عمتون


- شونصدمین جشنواره ایرانسل در قلی آباد خرمن دشت. از 1 فروردین لغایت 29 اسفند هر سال ، با خرید هر سیم کارت ایرانسل هفتاد سیم کارت اعتباری جایزه بگیرید. همه روزه از ساعت 1 نصف شب تا 2 ظهر و از 2 ظهر تا 1 نصف شب. شما می توانید با پرداخت سالیانه مفت هزار ریال از کلیه خدمات ایرانسل برخوردار شوید..

 
- استخر سیم کارت ایرانسل افتتاح شد. شما می توانید در این استخر که از سیم کارت پر شده است، شنا کنید و به از هر کجا به کجای ایران فقط دقیقه ای هفتصد میلیون تومان تماس بگیرید.


- سیم کارت یک بار مصرف و بهداشتی ایرانسل به بازار آمد. این سیم کارت ها را بعد از هر بار استفاده بشکنید و دور بریزید. و سیم کارت دیگری با میلیونها جایزه ارزنده و نفیس دیگر جایزه بگیرید.

جمعه 8 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

تست بیکاری...

 

تست بیکاری سنجی!!!!!!

تو آدم بیکاری هستی در صورتیکه :
۱٫عضو فیـسبوک باشی !!!
۲٫موبایل داشته باشی!
۴-وقتتو واسه خوندن این مطلب تلف میکنی !
۵- نفهمیدی تو این مطلب شماره ۳ وجود نداره ؟!!!
۷-الان چک کردی ببینی که شماره ۳ هست یا نه ؟!
۸- شماره ۶ کجاست ؟!!
۹-حالا لبخند می زنی !!!
۱۰- شماره ۱ کجاست ؟
۱۱-هه هه هه رفتی چک کنی ببینی شماره ۱ هست ؟
حالا خداییش فکر می کنی آدم بیکـــــــاری نیستی ؟

پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

چه...

 

ﭼﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﭼﻪ ﺍﺯﻣﻦ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ
ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻬﻢ ﻟﻄﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﭼﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺍﺯﻡ
ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﺘﻢ

پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

من....

 

تـــو را دوست میدارم . . .
چه فـرق مى کند که چـــــــــــــــرا ! ؟
یــــــــــــا از چــــــــــــه وقـت!
یـا چطـور شـد که . . . !
چه فـــــــــــــــرق میکـند ؟!
وقتى تــو بـایـد بــــــــــــــاور کنـى . . . که نمـى کـــــــــنى ( ! )
و من بــایـد فـرامـــــــــوش کــنم . . . کـه نمـــــى کـــــنم ( ! )
√ دیوانه ام می كند ...!
فكر اینكه .. زنده زنده .. نیمی از من را .. از من جدا كنند !
لطفا ... تا زنده ام بــــــــــــــــــمان.....
همانند پلي بودم براي عبورت.به فكر تخريب من نباش رسيدي دست تكان بده من خودم فرو مي ريزم...

چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

یه مشت اراجیف از خودم...

میگم به نظر من خدا جونم دنیارو رنگی آفریده...همه چی رنگ رنگی...ولی نمیدونم چرا بعضیا نمیخوان این رنگ به لباسشون بخوره؟!!یا شایدم...

بعضیا میترسن...

بعضیا تو حسرتش میمونن...

بعضیا...

ولی من دوس ندارم جزء اون بعضیا لباسم همینطوری اتو کشیده و سفید بمونه...دوس دارم از هررنگی که خدا آفریده رو لباسم داشته باشم و به اندازه هررنگ لباسم خط بخوره...

من دوس دارم زیر بارون علی رغم غرغر های مامانم قدم بزنم....

دوس دارم تو یه جاده سرسبز فقط بدوم و آخرش وسط جاده دراز بکشم....

دوس دارم تو غروب خورشید فقط من باشم و ساحل دریا...یه قلم به دستم...هرچی میخوام بنویسم....

دوس دارم سر مامان و بابامو بلننننننند نگه دارم....

دوس دارم کاری کنم که مشکل همه حل بشه ولی ندونن کی این کارو کرد...همون قهرمان ناشناخته...

دوس دارم همه رنگارو داشته باشم....همشونو یبار تجربه کنم...

ولی...

ولی همه اینارو کنار یکی دوس دارم...!!!!

چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

دختر بودن یعنی...

 

دختر بودن یعنی ...دختر

دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن!
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن!
دختر بودن یعنی كله قند و لی لی لی لی ...
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت
دختر بودن یعنی همونی باشی كه مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!
دختر بودن یعنی چرا خونه اونقد کثیفه ؟؟!
دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی !
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول كنی پاشی چایی بریزی!
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری كه تو عقدنامه نوشته باشه!دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون؟دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!
دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره!
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم كه گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!
دختر بودن یعنی كجا داری میری؟!
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!
دختر بودن یعنی كی بود بهت زنگ زد؟! با كی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم !
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!
دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر !
دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !
دختر بودن یعنی چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده !
دختر بودن یعنی فقط میتونی معشوق باشی..عاشق شدن هرگز !دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس كشیدن !!دختر بودن یعنی وا یعنی چی کتکت میزنه مگه کم تو خونه از بابات خوردی..برو سر خونه زندگیت..مردم حرف در نیارن !!!

سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

خاطره امروز...دو روز بعد 21 دیسامبر

 

وااااااااای دیگه دارم به حرفای نوستراداموس باور میکنم....اولش باورم نمیشد...میگفتم یه مشت اراجیف برا ایجاد نزاع و اختلاف بین مردمه ولی حالا...........!!!!
کلاس ما طبقه دوم خودشم ته سالن هستش...از اونجایی هم که پنجره های کلاس مث پنجره های مسجد میمونه و از شانس خوب بنده که کنار پنجره میشینم حالا خودتون فک کنین اگه زلزله بشه دیگه چی میییییشه....خدا خانم نباتی دبیر زمین شناسیمون رو نگه داره....مانور زلزله رو تو کلاس ما اجرا کرده بودن...وقتی زلزله شد همه بدون استثناء رفتن زیر صندلی هاشون....خودشم با خانم کیان زیست داشتیم....من وقتی داشتم میرفتم زیر صندلی شهادتین رو خوندم...خانم کیان نمیدونستن برا خودشون پناه بگیرن یا به من که داشتم بلندبلند شهادتین رو میخوندم بخندن...دوستم رونا هم که اهل سنت هستش بلندبلند لا اله الا الله میگفت...خلاصه بعد اینکه همه سالن رو ترک کردن ما تازه داشتیم از کلاس میومدیم بیرون...همه با چشمای گرد شده وسط حیاط به ما داشتن نگا میکردن که چرا دیر اومدیم پایین...خلاصه تعریف از خود نباشه با شهامت چنان پله هارو یکی دوتا بالا رفتم و برگشتم کلاس و هرچی پالتو توی کلاس گیرم میومد برداشتم...همه فشارشون افتاده بود و یخ کرده بودن...خلاصه زودی پریدم پایین..هنوز پله ها تموم نشده بودن که پس لرزه شد...تو سالن هیشکی نبود چنان یا الله گفتم که..........!! حالا اومدیم پایین وسط حیاط دور خانم مدیر جمع شده بودیم.گفتم:
_خانم تورو خدا بذارین بریم.
_باید اولیاتون بیاد.
_خانم مامانم دانشگاه تدریس داره پدرمم که تازه عمل کردن نمیتونه بیاد.
_باشه مریم جان من خودم تورو میبرم.
برگشتم و با خودم زمزمه کردم:
_تورو ارواح خاک پدرت از خر شیطون بیا پایین....شما که تا آخر وقت یعنی ساعت 3 اینجایین.
تنها راه چاره زنگیدن به پدر بود...اما چطوری؟؟؟گوشی که نداریم...کیوسک مدرسه هم که ظرفیتش تکمیله و تا نوبت به ما برسه ساعت دو میشه...هیشکی هم حق ورود به سالن رو نداره.....باز اون فکرای شیطنت آمیز اومدن....آروم وایستادم جلو در سالن رفتم توی سالن و حالا ندو کی بدو....رفتم اتاق مشاوره زنگیدم به پدر :
_الو سلام بابایی خوبی؟؟بابا میتونی بیای دنبالم؟؟
_سلام چرا مگه چیشده؟؟
انگار از هیچی خبر نداشت البته حق داره دکتر استراحت کامل داده بخاطر عمل قلبش شاید خوابیده بود.
_اهان بخاطر زلزله؟؟؟باشه الان میام.
هنوز توی شک بودم که برای اولین بار بابا بعده عمل میخواد بیاد بیرون خودشم ماشین برونه!!
صدای بوق تلفن باعث شد به خودم بیام.درست بعده 5 دقیقه بابا جلو مدرسه بود!
وقتی از لای در دیدمش نگاه پیروزمندانه ای به مدیر دوختم و گفتم :
_اجازه هست؟؟؟پدر جان تشریف آوردن دنبالم.
_ولی تو گفتی پدرت نمیتونهههه.........
حرفش تموم نشده بود که دویدم به طرف ماشین و الفرار....
گفتم:
_ بابا چرا اومدی میگفتی عمو میومد دنبالم دیگه...
_چرا مگه خودم مردم؟گفتم:
_بابا میگن یکی از مدارس پسرانه ریزش کرده ساختمانش...
_نه؟؟؟کدوم؟
_نمیدونم.
بعدش سمت حرکت ماشین به طرف خونه رو عوض کرد...از جلوی همه مدرسه های پسرانه گذشتیم به طرف شاهد نقیبی که رسیدیم دیگه نرفت...انقد دانش آموز تو خیابون بود که دیگه به راهش ادامه نداد.
خلاصه اینم یجورایی ماجرا بود برا خودش!خدا بقیه روز رو به خیر برسونه...

یک شنبه 3 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

!!....!!!...!!!

ببخشيد اين روزا خيلي درگيرم و نميتونم زياد با وبلاگ سرو كار داشته باشم.آقاي متاليكا هم كه...واقعا نميدونم چطور ازشون تشكر كنم....نميتونم حرفي يا كلمه اي پيدا كنم كه درخور ايشون باشه....در نبود من ايشون خيلي زحمت ميكشن....واقعا ممنونم!!

تقريبا يه ماهي ميشه كه پدرمو عمل قلب كردن...از يه طرفي هم درساي مدرسه واقعا ديگه طاقتمو تموم كرده!

تو اون گير و ويري شروع كردم به رمان نوشتن...رمان زندگي خودم!!رماني كه حتي نميدونم تهش چه اتفاقي قراره برام بيفته...دارم لحظه لحظه ي كلمات رومان رو زندگي ميكنم...انگار واقعيتو توش نوشتم و الان دارم هرروز اون داستان رو تجربه ميكنم...!!نميدونم آخرش به كجا ميرسم...شايد به عشقم برسم يا شايدم مرگ تنها كسي باشه كه دستاشو برام باز ميكنه...ولي اينو ميدونم كه توي رمان هم همون دختر شيطون و بازيگوشم و به قول يكي،با چشماي سبز كه نگاه كردن توي اونا دل ميخواد...!!عشق عين مستي ميمونه و آدم مست هركاري ممكنه ازش سر بزنه ولي عاشق اين رمان اينطور نيس...

خب ديگههههههه...زيادي سرتون رو درد آوردم...

راستي ديگه وقت امتحانا رسيده و......برين سر درس و مشقتون....

گفتم امتحان ياد يچيزي افتادم...يكي ميگف من بدون اين كه كلمه اي هم از كتاب بخونم نمره كامل رو ميگيرم....فك ميكرد مغز متفكره...آره جون خودش ماهم كه عرعر....نه داداش ميخواي بگي خيلي حاليته؟؟؟باشه خوبه با چشماي خودم ديدم كه آمار امتحان داشتي و نخونده بودي ، كم مونده بود مهمون ملك الموت بشي!داداش لازم نبود دروغ به اين گندگي بلنبوني!!!(اينم يه پارازيت برا بعضيا بود)

جمعه 1 دی 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

music is life

music is my life...I love music

چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

يه دلنوشته برا بهترينم

بجون بهترينم ، هموني كه اينو براش نوشتم ، قسم جز حقيقت چيز ديگه اي نمينويسم!

خود خود خودم اينو برا خودش نوشتم...

اميدوارم اينو بخونه....

 

من كجايم....؟

ليلي داستان زندگي خودم...

يا شيرين داستان فرهاد...؟

من كجاي اين دنياي دروغينم؟؟

بزرگترين دروغم در اين دنياي بي كسي چيزي نيست جز...

عشق

حتي از آوردن آن نيز بر زبانم امتناع ميكنم...!

ميترسم...

ميترسم اين دروغ به قدري بزرگ باشد كه نابخشوده گردم!!!

ولي...

ولي من اين دروغ بزرگ را مي ستايم!

من تورا مي ستايم...

 

 

از اعملق قلبم...

تقديم با عشق به...

یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

یه راه برا جلب توجه

 اینم یه راه برا جلب توجه......بیچاره پسرا انقد دخترا بهشون رو نمیدن عقده ای شدن و ببین با چه راه هایی دارن جلب توجه میکنن....

سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

سوء تفاهم نشه

من این مطالبو راجب شیطان پرستی میفرستم یوقت سوء تفاهم نشه....فک نکنین دارم تبلیغات میکنم...صرفا جهت آگاهی شماست!!

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

چندتا مطلب راجب شیطان پرستی

یادتونه تو یکی از پست ها نوشته بودم کنسرت گروه بلک متال اسلایر تو دانشگاه تهران اجرا شد؟؟سالش 85 بود.
راستی یادم رف بگم شیطان پرستها ضد مسیح هم هستن!واسه همین یکی از علامتاشون سلیب برعکسه که به معنی ضد مسیح میشه.
تو سال 83 تو مجله خورشید نیمروز که توقیفش کردن همه عکسای گروه های شیطان پرستی توش بود.عکس افراد معروف و بارز.
چند نمونه از آلبوم ها و اسم کتابهای شیطان پرستها رو میخوام به اطلاعتون برسونم که از این قرارند...
سپوترا – مگا دث – کوئین – بلک سبث – متالی کا – شب را ورق بزن – قوم محزون – نا بخشوده – باب مارلی – بی تلز – راک زندان – منووار – در انتظاز آفتاب و ...!
یه مطلب راجع به مرلین منسون یادم رفته بود بگم...مرلین انجیل رو پاره کرده و قرآن رو هم که کلا قبول نداره.چند بار رفته عمل و جنسیتشو عوض کرده....!!!
یه خواننده ای به اسم بارزام که به صراحت گفته من فاشیسمم.رفته کلیسا رو آتیش زده و گیتارشو گذاشته اونجا گفته من شیطان پرستم. 10 سال انداختنش زندان.بعدش تو سال 2006 آزادش کردن!
چند نمونه از جملاتی که تو کتاب شیطان پرست ها نوشته شده رو براتون مینویسم...
ای گناهکاران!هشیار باشید که ابلیس از پدر شما آدم برتر بود.
ابلیس سرور یکتا پرستان بود...اگر کسی توحید را از ابلیس یاد نگیرد ، زندیق است ، زیرا او مامور شد که به غیر خدا سجده کند ولی نپذیرفت!
میخوام یه نتیجه اخلاقی که از این جمله گرفتم رو بگم....اینه که خودشون هم قبول دارن خدا هست و شیطان هم از خدا فرمان میگیره که تو این یه مورد سرپیچی کرده!!!
روز هایت را پر از پوچی بگذران.تا نوبتی دیگر گناه خوبی داشته باشی.
از قوانینتان پیروی نخواهم کرد.من از درون خود پیروی خواهم کرد.
ما بدون فرمان دهندگان زندگی میکنیم ، بدون قوانین و مقررات زندگی میکنیم.
 
منبع: DVD دکتر رائفی پور

یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

some body takes it...

یکی از نقاشی های دفتر نقاشیمه ها؟؟؟!!!البته اینم از روی یه عکس کشیده بودم.اسکنش کردم تو کامپیوتر.

شنبه 11 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

دیشب...

دختر خالم 2ونیم سالشه.هروقت میان خونه ما یچیزی به عنوان کادو میدم بهش.دیشب اومده بودن خونمون من بهش چندتا ورق با مدادفشاری angry bird دادم که نقاشی بکشه....حالا آخر شب که داشتن میرفتن یدونه کاغذ که اثر هنری کشیده بودو برداش به من نگاه کرد...گفتم ابجی باشه ببر...بعدش جزوه زیست که زیر کاغذ بود رو برداش...گفتم ااااااا نه این مال ابجیه...چشماش قرمز شد...میخواس گریه کنه که بقیه کاغذهارو دادم بهش گفتم اینا مال تو...خوشحال شد و گف :نایاحت نشو فیدا بلات کپات میخلم(ناراحت نشو فردا برات کتاب میخرم)...انقد خندیدم...حالا اونو وللش رفتنی مدادمو هم برد!angry bird عزیزم.....نمیدونین چقد با مامان روی خریدنش جروبحث کردم...!!به قول الطایر دهقان فداکار شدم...

جمعه 10 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

یکم بخندیم

 

هنوزم که هنوزه ، هستند کسایی که وقتی میخوای بری بیرون
میـپـرسن: ” کجا !؟“
و بلافاصله بعد از شنیدن جواب ” میــــرم بیرون“
از جانب شما قانع شده و به آرامش خاصی میرسند  !
.
.
.
فامیلمون یه اس.ام.اس فلسفی فرستاده بود؛
رو اشتباهی زدم اس.ام.اس خالی براش سند شد.
نمیدونم چی شدreplay 
جواب داد: دنیایی از حرفهای نگفته … مرسی!
 
ینی یه آدم سالم دور و برمون نیست به خدا 
.
.
.
خدایا
آخرش نفهمیدم اینجایی که هستم ، تقدیر من است
یا تقصیر من !؟
.
.
.
 
امروز تو ۳۰ دقیقه ای که یارو نشسته بغل دستم
کف دستش میخاره میگه پول داره میاد…
گوشش میخاره میگه دارن پشتم حرف میزنن…
کفه پاش میخاره میگه پول داره میره…
اصلا ۱%به ذهنش نمیرسه که حموم بره شاید درست شه….
.
.
.
.
دانشجوی ارشد دانشگاه تهران تو پایان‌نامش
به عنوان منبع نوشته گوگل دات کام!
.
.
.
 
اون تیکه ی آخر پیتزا که سیر شدی و می مونه و خورده نمیشه
همون لعنتیه که روحش وقت گشنگی میاد سراغت!
.
.
.
شبیه معادلات چند مجهولی شده ام ؛
این روزها….
هیچ کس از هیچ راهی مرا نمی فهمد… !!!
.
.
.
.
همیشه باید یکی باشه که سه نقطه ی آخر جمله تو بفهمه!
.
.
.
داره میره سره قرار با نامزدش!
یه پسری که ماشینbenz 
پسر:عزیزم من یه چیزیو بهت دروغ گفتم و الان میخوام بهت راستشو بگم!
 
دختر:چیو دروغ گفتی؟ پسر:من ازدواج کردم و ۳ تا بچه دارم!
مالِ خودت نیست!
دختر : اوه بابا ترسوندی منو، فک کردم میخوای بگیbenz 
.
 
.
.
دروغگو آدم بدی نیست , چون میداند حقیقت تلخ است
لذا باعث اوقات تلخی مردم نمی شود!
.
.
.
یه آدمایی هستن نه میشه درکشون کرد نه میشه ردشون کرد
همینطوری تو زندگیتن…. زل میزنن به آرامشت… !
.
.
.
رو اعصاب تر از اونایی که وقتی از تاکسی پیاده میشن
تازه جیباشونو میگردن که کرایه رو بدن؛
اونایین که بعد دو دقیقه گشتن اسکناس ۵۰۰۰ تومنی میدن!!!
.
.
.
… بالاخره هم قد شدیم…
خدا میداند چه چیزهایى را زیر پاهایم گذاشتم. . .
.
.
.
توجه:
هارد و دسکتاپ هر فرد نشان دهنده شخصیت اوست!
.
.
.
ازدکمه “اینتر”، رفیق روزهای عصبانیتمان ممنونیم
که زیر بار سخت ترین ضربات دست ما، صداش در نمیاد!
.
.
.
یه گلدون میخری ۱۰۰هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری، به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب میشه!
اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه میشه!!!!
.
.
.
     از وقتی عکس رو صابون لوکس محجبه شده رایحش هم عوض شده ، بوی صحن امام زاده ها رو میده !!!.
.
.
.
 دیشب خواب دیدم حضرت ایوب اومد به خوابم… |:
گفتم شما کجا؟ اینجا کجا؟
دیدم چشاش پر اشک شد گفت: تو دیگه روی صبر منو , روسفید کردی
بیا این فیلتر شکن جدید رو بگیر
.
.
.
.
اون زمان که میلیون پول بود ، ما اون میلیونُ نداشتیم . الان که میلیارد پوله ، ما باز اون میلیونُ نداریم:
.
.
.
     چه تو حرم امام حسین بمبگذاری بشه،چه تو یه دیسکو تو ارمنستان؛
تعدادی از کشته شده ها ایرانی هستن…
یه همچین آدمایی فعال و همیشه در صحنه ای هستیم ما
 .
.
 .
.
       نقش سرنشین کنار راننده در ایران:
۱- کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی
۲- نگهداشتن فرمان اتومبیل هنگامی که راننده دستش بند است
۳- دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی
۴- تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفناست
۵- تیکه انداختن به عابرین پیاده
۶- جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها
۷- فحش دادن به دیگر رانندگان بخاطر رانندگی بد آنها.
۸-تشویق راننده برای لایی کشی
۹- فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها
۱۰- ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا
۱۱-خوابیدن با صدای خروپف زیاددر جاده ها
۱۲-زنده ماندن در تصادفات شدید؛ در حالیکه راننده بیچاره تیکه تیکه میشود؛
۱۳-و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده!
.
.
..
     یه سواله دیگه که خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده….
چرا با اینهمه پیشرفت تکنولوژی
نوار غزه به سی دی تبدیل نشده؟؟
.
.
.
     این خیلی بده که یه آهنگ عاشقانه شما رو یاد ۴ ۵ نفر بندازه
.
.
.
.
     توی ایران عادت شده که هر وقتی به هر شکلی سرقتی اتفاق بیوفته
اعم از: خونه، ماشین، مغازه و …
همه متفق القول می گن: دزده آشنا بوده
حالا من توی این فکرم که : دزدها جزو آشناهای ما هستند یا آشناهای ما دزدن !
.
 
 



--
ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ...
ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﺪ.
اﮔﺮ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺁﻧﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻧﺪ, ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ,
" ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻚ اﻧﺘﺨﺎﺏ اﺳﺖ "
ﺯﻧﺪﮔﻲ, ﺭاﺿﻲ ﻧﮕﻪ ﺩاﺷﺘﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﻴﺴﺖ

جمعه 10 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

مرده شور

 

دیروز یک مدره شور را دیدم.....
خیلی زیبا و تمیز میشست که حتی لکه ای هم باقی نمیماند...
فقط نمیدانم چرا پدر از او خوشش نمی آید؟؟!!
و مادر هم گریه و نفرینش میکند؟؟!!
من اورا خیلی دوست دارم...
فقط کاش ناخن هایش را کوتاه میکرد...
چون تمام بدنم را زخمی کرده...؟؟؟!!!

جمعه 10 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

دختر...

جسارت میخواهد....

نزدیک شدن به دختری که...

روزها مردانه با زندگی میجنگد....

اما شب ها....

بالشش پر از هق هق های دخترانه خیس است....

جمعه 10 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

بزرگترین دروغ

 

یبار یکی (از دانش آموزای شاهد نقیبی) بهم گف که 2سال با یه دختری به اسم آیسان حرفیده و فک میکرده که دوسش داره ولی فهمیده بود که اشتباه میکنه...رابطش جز وابستگی چیز دیگه ای نبود....منم به این نتیجه خیلی وقته رسیدم...یه سال فک میکردم که یکیو خیلی دوس دارم ولی فهمیدم که احساسم اشتباه بوده...فک میکردم عاشق شدم...ولی حس من چیزی جز وابستگی نبود...دو ، سه هفته که رابطمو قطع کردم دیدم دیگه.........واسه همینه که میگم عشق بزرگترین دروغ دنیاست....!!!!!عشقهای قدیمی واقعی بودن...الان کمتر میتونین عاشق واقعی پیدا کنین یا اصلا نمیتونین پیدا کنین....بقول همون پسر از 100 نفری که همدیگرو دوس دارن اگه 5تاش ازدواج کنن ، 4تاش از روی وابستگیه و یکیش شاید از روی عاشقی باشه...!
ببخشید اگه سرتونو درد آوردم....

پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

یه داستان

 

میخوام یه داستان غمگین براتون تعریف کنم!
یروز که داشتم از مدرسه برمیگشتم تو راه مدرسه یه پسر کوچولو دیدم....نشسته بود رو زمین و اروم داش گریه میکرد.صدای هق هقش منو به طرف پسربچه کشید.پرسیدم اقا کوچولو چیزی شده؟شونه های بچه گونشو بالا انداخت و چیزی نگفت! نیم خیز نشستم و دستاشو گرفتم...پرسیدم مامانتو گم کردی؟گف نه!پرسیدم کسی بهت چیزی گفته؟گف نه....پرسیدم میشه بگی چیشده....نگاهی به چهارراه کرد بعدش سرشو انداخت پایین....چندتا بسته چسب زخم بود وسط خیابون....پرسیدم اونا مال توهستن؟جواب نداد....گفتم خب چرا گریه میکنی برو بردار دیگه....رفتم و همهشو جمع کردم و اوردم....گف اونا مال من نیستن...بابام داده گفته اگه اینارو بفروشی شام میدم بهت ولی اگه نتونی بفروشی تا یه هفته از هیچی خبر نیس....بعدش هق هق کنان گف...اخه من چقد باید بخدا دعا کنم تا همه یجاییشون زخمی بشه و بیان از من چسب بگیرن....وقتی این حرفو گف دنیام عوض شد!یه بچه به فکر اینجور چیزاس؟؟؟؟اون روز از مدرسه بخاطر شاگرد اول بودنم جایزه هدیه کارت داده بودن!اونو دادم بهش و همه چسب هارو ازش گرفتم!بهش گفتم به باباش بگه دیگه اونو وادار به کار کردن نکنه!!!!

پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

مدل موی خودم

عین مدل موی خودمه ها ولی حیف که نمیتونم........!!!!

چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

...........

شما چقد عاشقین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

نیایش کامپیوتری

ای خدا hard دلم format مکن

field من را خالی از برکت مکن

option غم را خدایا on مکن

file اشکم را خدایا run مکن

delete کن شاخه های غصه را

سردی و افسردگی را ، هرسه را

jumper شادی بیا تا set کنیم

سیستم اندوه را reset کنیم

نام تو password درهای بهشت

آدرس Email سایت سرنوشت

تا نیفتد bug در اندیشه مان

تا که ویروسی نگردد ریشه مان

ای خدا از بهر ما ایمن فرست

بهر دل های پر آتش fan فرست

ای خدا حرف دلم باکی زنم؟

help میخواهم که f1 میزنم

چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

مزیت پسر بودن

يه پسر......

خواهرشوهر نداره كه دق مرگش كنه....

لباسايي كه ميپوشه ظرف 48ساعت دلشو نميزنه....

زير گرما با آستين كوتاه و شلوارك به راحتي بدون اينكه حرف دربيارن ميتونه بياد بيرون....

با ديدن سوسك و موش و امثال اينا اجدادش از گور در نميان بيان جلوش رژه برن...

فقط اون ميتونه كت و شلوار بپوشه و كراوات بزنه و كلي خوشتيپ بشه....

ميتونه تو خيابون از هركسي كه بخواد ساعت بپرسه...

اسم هر جك و جونوري رو روش نميذارن مث:آهو...غزال...پروانه...

مدل لباس دختر همسايه چششو كور نميكنه....

هفته اي 2بار شكست عشقي نميخوره....

از ديدن كله پاچه دچار تشنج نميشه....

و در آخر با اين كه دس پخت گندي داره ولي هيشكي بهش ايراد نميگيره....!!!

اين مطلبو بخاطر يكي از دوستان نوشتم چون خواسته بودن يه مطلبي راجب پسرا بنويسم!

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

چند روش برا ذله كردن مردم

 

توي خيابون با احترام از يك نفر آدرس بپرسيد بعد جلوي چشماش از يكي ديگه بپرسيد!
پشت چراغ قرمز پشت راننده جلويي قبل از سبز شدن چراغ بوق بزنيد!
توي بوتيك از فروشنده خواهش كنيد همه رنگاي لباس رو براتون باز كنه باز كنه و در آخر بگيد كه ميريم يه دور بزنيم برگرديم!
توي جمع دانشجويي و رسمي هنگام گرفتن عكس براي رديف جلو با دستتون شاخ بذاريد!
از يه نفر ساعت بپرسيد بعد با نگاه كردن به ساعتتون بگيد فكر كنم ساعتتون عقب باشه!

سه شنبه 8 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

مزارم

اگر روزي بر سر مزارم امدي...

يك وقت حرف اين و ان را برايم نياوري...

كمي از خودت بگو...

كمي از عشق تازه ات بگو...

بگو كه بيشتر از من دوستت دارد...

بگو كه دشت شقايق مسافر ديگري هم دارد...

نگاهي به شمع نيمه جان مزارم كن...

سوختنش را ببين بيشتر نگاهش كن...

با اين كه ميداند لحظه اي ديگر ميسوزد و ميميرد...

ولي ميجنگد تا نيمه جان بدست باد نميرد...

ميجنگد تا لحظه اي بيشتر سنگ قبرم را روشن كند...

ميماند و ميسوزد تا سوختنم را باور كند...

حال لحظه اي به خود نگاه كن...

مرا در خاطرات فراموش شده ات پيدا كن...

ميدانم اثري از اسمم در خاطرت نيست...

عشق من چه بي ارزش و ارزان بود برايت...

ارزنتر از ارزانم فروختي به حرف مردمانت...

التماس و جان كندنم را نديدي...

ولي دروغ اين و ان را خوب شنيدي...

براي پرواز آرزوهاي مردم...

در قفسم انداختي بي اب و گندم...

يك عمر در قفس تنگت زنداني بودم...

مثل قناري جان ميدادم و لحظه لحظه از عشقت ميسرودم...

روزي در قفسم را باز كردي و آسمانم را نشانم دادي...

اما افسوس كه هرگز پرواز را يادم ندادي...

آسمان من همينجاست...كنار چشمانت....

اما چشمانت كجاست؟ به دهان پر از دروغ مردم؟

با يك دل پر از اميد به سويت پر گشودم...

ولي بالهايم را شكستي...مرا شكستي در سكوتم...

تو كه با قصه اين مردمان خوابيده اي....

چرا با لالايي من از اين كابوس بيدار نشده اي؟

تو كه براي اين مردم دل ميسوزاني....

چه قصه هاي شومي از سياهي چشمانت برايم گفته اند ...

افسوس كه نميداني چه تهمت ها از تو بر خيالم نياورده اند...

چه مدرك ها براي اثبات جرمت نساخته اند؟؟!!

عشقت را به صد حرف دنيا نفروشم...

ارزان پيدايت نكردم و به دو دنيا نفروشم...

كاش ميدانستي زندگي بجز گذر عشق ارزش ديگري ندارد...

حرف اين مردمان جز رنگ جدايي رنگ ديگري ندارد...

كاش چشمان نازت را بر حرف اين مردمان ميبستي...

ولي افسوس من زير خاكم...

با هزار آرزوي رفته بر بادم.......

ولي هنوزم ميگويم:

دوستت دارم

كاش ميفهميدي!!!!

سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

مرلین منسون و دث متال

یه خواننده ای هست که اسمش مرلین منسونه....میشناسینش؟؟؟

این خواننده بلک متال (بلک متال موزیک شیطان پرست هاست) اسمشو از مرلین همون بزرگ ترین ساحر جهان و منسون هم یکی از بزرگترین قاتل های دنیا بوده ، گرفته!

این مرلین منسون خودشو خدا معرفی کرده....خیلیا میپرستنش....دو تا پای فلزی براش درست کردن که از همه بلندتر باشه....به عقیده خودش خدا از همه باید بلندتر باشه!!!

تو یکی از اهنگاش به طور واضح این جمله رو شنیدم:

God is died

و یه مطلب هم راجب deathمتال بگم که این دث یعنی خدا کش!

سال دقیقا یادم نیست ولی تو دانشگاه تهران یبار یه برنامه ای بود که بطور علنی نوشته بودن اجرای دث متال توسط گروه ... !!!

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

راجب emo

یه مطلب راجب emo میخوام به اطلاعتون برسونم....

omo اولین کلمه ای بود که شیطان گف و به همین دلیل شیطان پرست ها تو مراسم قربانی شیطان همش این حرفو تکرار میکنن...حالا این emo از همون  omo منشا میگیره که برا انحراف جوونا ینی ماها میباشه....!!

چشم چپ یا بهتره بگم همون چشم نظر که خیلی از ماها تو خونمون داریم (البته ما نداریم) تا از چشم بد دور باشیم، همون چشم شیطان پرست هاست.اگه دقت کرده باشین تو همه ی عکسای دختر یا پسرای emo همشون موهاشونو ریختن رو چشم راستشون و چشم چپشون بیرونه....!!!

یه موضوع جالب اینکه کتاب های ما ، اصلیتش از روی کتابای خارجی یا بهتره بگم کتابای یهودی ها نوشته شده، واضحتر بگم تو مطالبی که ما میخونیم هم دس دارن...زنگ دینی بود که راجب شیطان پرستی داشتیم میحرفیدیم و همینجوری کتابمو باز کردم یهو چشمم به کبوتر رو صفحه کتاب دینی افتاد...اونایی که کتاب دینی سوم دبیرستان دارن به صفحه 8 یه نگا بندازن...اون چشم کبوتر رو نگا کنین؟؟؟؟؟اون کجاش چشم یه کبوتره؟؟؟!!چشم انسان خودشم چشم طرف چپه...!!!

من خیلی چیزا راجب همه اینا میدونم....منبع اصلی هم دکتر علی اکبر رائفی پور هستند که من همه چیو از ایشون یاد گرفتم!

یه مطلب کوچولو هم بگم که این موضوع یکی از هزاران موضوع راجب شیطان پرستی هس....کاغذ نوشابه کوکاکولا رو در بیارین از پشت بگیرین بخونین...متوجه میشین که نوشته « لا محمد لا مکه »....کوکاکولارو طوری نوشتن که اونطور خونده میشه.....!

مطالب چطور بودن؟؟؟اگه دوس داشتین بگین مطالب بیشتری بنویسم راجبش!!!

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

emo girl

EMO

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

  توسط maryam joon  |
 

 



You are the light when there is no sun. You are the rainbow after the rain is done. You are the star that twinkles in the night. You are the moon that glows so bright. You are the wind that whistles my name. You are the love when the world is the same. You are the flowers the bee's never miss. You are the beach the warm sun kisses
maryam.miny@yahoo.com


 

 

 عذر خواهي...
 داداشم..
 .................
 هرچه...
 (-_-) and (*_*)
 اعتراف...
 (+-+)
 Happy new year
 رابطه پسران قبل و بعد از ازدواج با دختران!
 دل.....
 من ............
 tEXt abOUt....!!!!
 حاج خانوم/حسن آقا
 ......!!!!!!$$$$$$$
 maN vA 2KHtar kHaLam
 تست بیکاری...
 چه...
 من....
 یه مشت اراجیف از خودم...

 

بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391

 

maryam joon

 


سلام دوستای عزیزم...

هرکی میخواد تبادل لینک کنه اول وبلاگ منو با اسم Emo scene girl تو وبلاگ خودش بلینکه بعدش اینجا با هر اسمی که بخواد وبلاگشو لینک کنه...





saman kocholo
nadia
my english blog
tanha tarin
وبلاگ قديمي بنده
سایت زبان انگلیسی
دانلود سرا
نمونه دولتی
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

مهتاب شب های دلم
عکس های کره ای ها(aylin2012)
شب های تنهایی
riant girls
دیگه تنهام...
همه جوره در رابطه با کره ای ها!!!حتما سر بزنید
ایرانسلی ها بشتابید
classmate2
نمونه دولتی
جوونا یبار زندگی میکنن و آزاد زندگی میکنن
حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 46
بازدید کل : 81879
تعداد مطالب : 319
تعداد نظرات : 874
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


چت روم

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 46
بازدید کل : 81879
تعداد مطالب : 319
تعداد نظرات : 874
تعداد آنلاین : 1